*بیوگرافی و آغاز فعالیت در صنایع نساجی
متولد شهریور سال ۱۳۴۶ شهرستان خرمآباد؛ هنگام انتخاب رشته دانشگاهم، یکی از مشاوران به نکته بسیار جالبی اشاره کرد و گفت: «نیاز انسان به پوشاک هیچگاه متوقف نخواهد شد.» این موضوع برایم بسیار جذاب و جالب توجه بود، به طوریکه رشته مهندسی نساجی را برای تحصیلات دانشگاهی خود انتخاب کردم و در سال ۱۳۶۶ وارد دانشگاه صنعتی اصفهان شدم که «به همین خاطر ما را جفت شیشیها هم خطاب میکردند».
آن زمان دانشجویان رشته نساجی از سال چهارم تحصیل میتوانستند جذب کارخانههای تولیدی شوند و اغلب کارخانهها دانشجویان ترمهای آخر را با حقوق و مزایای یک مهندس استخدام میکردند. مراحل تحصیل را در مقطع کارشناسی ارشد شیمی نساجی و علوم الیاف به عنوان پذیرفته شده از بین ۹۱ کاندید(در قالب بورسیه هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان) ادامه دادم و از سال ۱۳۷۵ بهعنوان هیئت علمی، فعالیت خود را در این دانشگاه آغاز کردم.
از همان ابتدا علاقه به کارهای صنعتی داشته و دوست داشتم به عینه نتیجه عمل را در عمل تجربه کنم. در دهه ۷۰ شاهد اجرای طرحهای ۴۰ -۶۰ بودیم؛ به این معنی که اگر صنایع ۴۰ درصد هزینههای انجام یک طرح را میپذیرفتند، ۶۰ درصد مابقی هزینهها را وزارت صنعت متقبل میشد که در این راستا ۶ پروژه صنعتی را در سال ۷۶ در پروژه یزدباف، تولید کفپوش خودرویی با BTW بالاتر از ۳، بهبود خواص کالای پلیاستر با مواد دوستدار محیطزیست(صنعت سبز)، تکمیل منسوجات با لیدولیز آنزیمی، استفاده از تابش میکروویو در سفیدگری و ضد پرزدهی کردن منسوجات را با موفقیت به انجام رسانده و در نهایت انتشار حدود ۱۵ مقاله علمی باعث شد تا از سوی وزارت علوم بورسیه دکترا دریافت و در سال ۱۳۸۳ راهی دانشگاه منچستر انگلستان شوم.
*هنگام تحصیل در دانشگاه منچستر در واحدهای نساجی هم مشغول به کار بودید؟
از ابتدای سال ۲۰۰۳، انستیتو فناوری منچستر(یومیست) و دانشگاه منچستر به طور رسمی با یکدیگر ادغام شدند و یکی از بزرگترین دانشگاههای دنیا شکل گرفت. اصولاً دانشگاه منچستر با این نگرش که تزهای دکترا باید در خدمت نیازهای صنعت باشد، به روی پروژههای صنعتی کار میکرد که این ارتباط باعث میشد فارغالتحصیلان یومیست نگرش خاصی نسبت به صنعت پیدا کنند.
برای تز دکترا با سوپروایزر هماهنگ شدم که روی پروژه صنعتی کار کنم و به علت خلا موجود در تکمیل کالای فاستونی، تکمیلهای نوین در این زمینه را پیشنهاد کردم. به همین علت پروژه مشترک میان شرکت Bulmer & Lumb (واقع در بردفورد و فعال در زمینه تولید کالای فاستونی) با شرکت دانش بنیان P2i(مستقر در میلتون پارک آکسفورد) تعریف شد؛ البته در آخر پروژه متوجه شدم که نتایج تحقیق برای کاربردهای خاصی از البسه محافظ شیمیایی تعریف شده و کالای فاستونی در فاز مقدماتی بررسی میشد.
شرکت P2i توسط استیون کولسون(Stephen Coulson) دانشجوی دکتری با یک ریآکتیو پلاسما(به اندازه یک دستگاه لپتاپ) با هدف پوششدهی روی پارچه فعالیت خود را آغاز کرد، اما در بستر یک سیستم صحیح و کارآمد، مراحل رشد و توسعه را به نحوی طی کرد که امروز به عنوان یک مجموعه معتبر و شناخته شده در کل دنیا شناخته میشود که به عنوان نمونه پوشش محافظ موبایل و ادوات الکترونیکی از جمله کارهای این شرکت میباشد.
بعد از گذشت ۱۷ سال همچنان با این شرکت در ارتباط هستم و زمانی که در فرصت مطالعاتی کانادا بودم، P2i جویای موضوعات پژوهشی ذیربط در کانادا بود و همچنان رقبای تراز اول دنیا را به انحنای مختلف رصد میکرد که در گردونه رقابت تنگاتنگ بینالمللی جایگاه خود را از دست ندهد.
سال ۱۳۸۶ پس از پایان تحصیل، علیرغم اصرارهای بسیار استاد دانشگاه منچستر مبنی بر ماندن در انگلستان و انجام پروژههای مشترک فناورانه با این تفکر که به دلیل بورسیه بودن با هزینه مردم به تحصیل پرداخته و احساس مسئولیت نسبت به هموطنان به ایران بازگشتم و در دانشگاه صنعتی اصفهان مجددا مشغول به کار شدم.
*و بعد از بازگشت به کشور چه کردید؟
در کنار تدریس و ارائه مشاوره به صنایع، با هدف تولید منسوجات هوشمند یک شرکت دانشبنیان در شهرک علمی- تحقیقاتی اصفهان راهاندازی و از همانجا ارتباطات موثری با صنایع نساجی کشور برقرار کردم. به جرات اعلام مینمایم گروه ما خیلی از تکمیلهای خاص در مقیاس صنعتی که هماکنون شناخته شده هستند برای اولین بار در کشور انجام داد. همچنین به تولید منسوجات هوشمند گرمایی پرداخته شد اما به دلیل تغییر قوانین و شرایط فعالیت شرکت خود را به حداقل رساندم.
*اواسط دهه ۸۰ که به کشور بازگشتید و به عنوان مشاور با واحدهای نساجی همکاریهایی داشتید؛ صنایع نساجی ایران در چه شرایطی به سر میبرد؟
حالِ صنعت نساجی همیشه خوب بوده و هست؛ چون نیاز به منسوجات و پوشاک همیشگی است و متوقف نخواهد شد. همیشه واحدهای به روز ریسندگی و بافندگی به تولید ادامه دادهاند در این میان اگر کارخانهای از نوسازی و بازسازی خطوط تولید غافل شود، محکوم به شکست و نابودی است و ما باید سرانجام شرکت نوکیا و عدم توجه به نوآوری را همیشه در ذهن داشته باشیم.
نساجی، خصوصیترین صنعت کشور است و به همین دلیل انعطافپذیری بسیار بالایی نسبت به شرایط اطراف خود دارد به همین دلیل در دشوارترین شرایط اقتصادی و صنعتی کشور، همچنان دوام و بقای خود را به لطف مدیران مجرب و مهندسین مسلط به علم روز حفظ میکند؛ هر چند تفکر برخی مدیران واحدهای نساجی، همچنان قدیمی و سنتی باقی مانده است.
صنعت، جای مهندس و متخصص است نه اندک کسانی که بدون دانش و تجربه کافی به مدیریت و تصمیمگیری برای کارخانههای نساجی مشغول هستند. عمر تکنولوژی اغلب ماشینآلات چنین واحدهایی به اتمام رسیده، با ماشینهای فرسوده و مستهلک به تولید میپردازند، بهرهوری نیروی کار بسیار پایین است، حتی یک مهندس نساج یا نیروی متخصص استخدام نمیکنند و از اصول مدیریت نوین غافل هستند اما توقع دارند در رقابت با دنیا، پیروز میدان شوند.
متأسفانه مدیران واحدهای تولیدی به ندرت نسبت به ارزش نوآوری و تغییر واقف هستند و ارتباط مستقیم با مراکز علمی و پژوهشی برقرار نمیکنند؛ هزینههای سنگین خرید ماشینآلات و سختافزار را قبول میکنند ولی سرمایهگذاری مناسبی بر روی بهرهوری و نرمافزار انجام نمیدهند، حتی در زمینه انتقال دانش و تجربیات مفید واحد خودشان برنامهریزی مناسبی انجام نمیدهند و گزینه باارزشی را از دست میدهند.
*پس از تعطیلی شرکت دانشبنیان، فعالیتهای علمی شما در سطح تدریس دانشگاهی متوقف شد؟
تا سال ۱۳۹۲ در دانشگاه صنعتی اصفهان، ارتباط اساتید با صنعت و کار در پروژههای صنعت، نامناسب محسوب میشد ولی بعد از آن به دلیل تلاشها و زحمات بیدریغ یک انسان فرهیخته و بسیار فهیم، آقای دکتر سید مهدی ابطحی- معاون پژوهشی وقت – مبنی بر تغییر دیدگاه دانشگاه نسبت به مسائل علمی روز و اینکه دوران دانشگاه نسل اول و دوم به پایان رسیده و امروز نسل سوم و چهارم دانشگاه در دنیا حکمفرماست به بار نشست، چرا که دانشگاه باید کارآفرین و ثروتآفرین باشد؛ دانشگاه باید محیطی دینامیک داشته و از دانشهای مختلف به دور از کاغذبازی دست و پاگیر استفاده کند تا جوابگوی نیازهای روز جامعه و صنعت باشد.
قبل از آن، اساتید فعال در صنعت گویی به جرم نابخشودنی مرتکب میشدند؛ لذا تمام تمرکز دانشگاهیان بر تدوین و انتشار مقاله بر پایه مباحث عمومی بود؛ در این شرایط آقای دکتر ابطحی و گروه ایشان با پیگیریهای مستمر و ستودنی، مرکز نوآوری و تجاریسازی فناوری را در دانشگاه صنعتی اصفهان راهاندازی کردند که بنده به پیشنهاد زندهیاد آقای دکتر سروش علیمرادی – دبیر ۸ دوره جشنواره ملی فنآفرینی شیخ بهایی- به همکاری و اجرای چندین پروژه علمی پرداختم.
برای مثال موفق به تولید لباس ضدسلولیت فشارنده با اثر میکروماساژ و قابلیت شارژ مجدد شدم ولی متأسفانه به دلیل مواجهه با مشکلات متعدد در مراحل دریافت مجوز و ورود به بازار هزارتوی ایران تولید انبوه این محصول متوقف شد، در حالیکه نمونههای خارجی این محصول برگرفته از فناوری میکروکپسولهای حاوی مواد شیمیایی و دارای عوارض جانبی بدون هیچ محدودیتی با قیمتهای بسیار بالا عرضه میشد و محصول تولیدی ما با امکان شارژ مجدد و برتری محسوس در مقابل نمونههای خارجی مهجور ماند.
این محصول را با سرمایه شخصی خود به تولید رساندم و برای بافت، تکمیل، دوخت و بستهبندی آن چندین شبانهروز را تا صبح در خط تولیدی سپری کردم چون همکاران بعد از شیفت معمول تولید، امکان استفاده از تجهیزات را به من میدادند.
*هیچگاه به دنبال سرمایهگذار برای تولید انبوه این پروژه نرفتید؟ یک سرمایهگذار که مراحل اداری و قانونی مربوط به دریافت مجوزها لازم از سازمان غذا و دارو را طی کند و شما صرفاً بخشهای فنی و تخصصی پروژه را پیش ببرید…
دوندگی و تلاشهای بسیاری برای سرمایهگذاری جهت تولید انبوه لباس ضدسلولیت انجام دادم اما به جایی نرسید و امروز به این نتیجه رسیدم اگر همان سالها اگر حقوق یکسالهام را صرف این پروژه نمیکردم امکان خرید سه دستگاه آپارتمان برایم فراهم بود! شاید اگر به دلالی نخ میپرداختم و نمونه خارجی همان کالا را میخریدم و با چند برابر قیمت میفروختم، شرایط امروزم نوع دیگری رقم میخورد.
از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۴ بهعنوان مشاور شرکت آرتا تجارت زرین(سبلان پارچه سابق) مشغول فعالیت بودم و در این مدت به تولید محصولات نوآورانه آن زمان اعم از لباس ضدمیکروب و ضدبو(در مقیاس صنعتی)، البسه ترموکرومیک و فتوکرومیک، پرداختیم. سال ۱۳۹۴مالکیت کارخانه از بانک تجارت سلب شد.
دو سال با «شرکت پشمبافی گل نثار» و آقای مهندس عبدالحسین اخوان مقدم همکاری داشتم. ایشان همواره به دنبال تغییر و نوآوری هستند و چندین پروژه موفق در صنعت فاستونی با همدیگر انجام دادیم؛
مدتی نیز مشاور زندهیاد آقای مهندس پورشعبان – شرکت ریسندگی و بافندگی زرین نجف آباد – بودم.
در سال ۱۳۹۶ پیشنهاد همکاری از سوی «شرکت نگین رز سپاهان» مطرح شد که در این مجموعه با انسانی بسیار شریف و فرهیخته به نام «آقای اسماعیل زمانیان» آشنا شدم و یکی از افتخاراتم آشنایی با چنین بزرگمردی است. پروژه دیوارپوش را با موفقیت انجام دادیم و با توجه به روحیه و منش والای «آقای دکتر بهنام زمانیان» نسبت به تحقیق و نوآوری و ریسکپذیری بالای ایشان به فعالیت ادامه دادم و به تولید انواع لایههای ضد لکه، ضد میکروب و ضد حریق پرداختیم.
در ادامه با معرفی ستاد نانو و همکاری متخصصین توانمندی مانند خانم دکتر مزروعی و خانم مهندس شمس، موفق به تولید عایق صوت نانوساختار(سینتکس) شدیم و مجوز آن را از نانو مقیاس دریافت کردیم. این محصول برای اولین بار در هتل ایران مال مورد استفاده قرار گرفت؛ آن هم در رقابت تنگاتنگ با شرکت ایتالیایی که محصول ما مورد انتخاب مدیران هتل قرار گرفت.
در گام بعد خط تولید کارخانه نگین رز را از سمت منسوجات خانگی به سوی منسوجات فنی سوق دادیم و به تولید انواع فیلتر، لایههای ژئوتکستایل و … پرداختیم، همچنین با راهاندازی سیستم پوششکاری و جذب تعدادی از دانشجویان و فارغالتحصیلان مستعد، تولید موکتهای خودرویی(Car Carpet) در دستور کار قرار گرفت، در حالیکه شرکت مشابه نتوانسته بود به خواص ثباتی سایشی مدنظر در موکتهای خودرویی برسد، نگین رز محصولی تولید و عرضه نمود که موفق به اخذ استانداردهای لازم(BTW) شد.
*و مقصد بعد از نگین رز؟
در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ جهت گذراندن دوره فرصت مطالعاتی به دانشگاه آلبرتای کانادا رفتم و پیرامون توسعه پایدار(Sustainable development) و اقتصاد چرخشی(Circular economy) فعالیتهایی انجام دادم.
با انتخاب و استفاده صحیح از منابع و تمام تجهیزات دکوراسیون کالای جین، یافتن راهی برای بازگشت ضایعات به چرخه تولید شاهد تحقق مفهوم «توسعه پایدار» خواهیم بود؛ در واقع تبدیل ضایعات و مواد دورریز به مواد با ارزشافزوده بیشتر و قابل مصرف ما را در مسیر دستیابی به یکی از اهداف توسعه پایدار و اقتصاد چرخشی قرار میدهد.
در سالهای گذشته، «کاهش ضایعات خطوط تولید» اولویت نخست صنعتگران بود و بعدها این تمرکز بر مقوله بازیافت ضایعات(Recycling) مطرح شد، اما امروز تولید محصولات با ارزش افزوده و قابل استفاده از ضایعات(Reuse) و Repurpose هم مورد توجه قرار دارد. برای مثال موضوع تز دکترای یکی از دانشجویانم- آقای مهندس امینی- تولید مادهای از ضایعات است که به گرم قابل فروش در بازار جهانی میباشد.
متأسفانه حین دوران فرصت مطالعاتی در کانادا به این نتیجه رسیدم که گویی در دنیای غیرواقعی کار میکنیم و درک چندان صحیحی از دنیای بیرونمان نداریم. سایر کشورها آیندهنگری بسیار دقیق و روشنی نسبت به مسائل اطراف خود دارند برای مثال مسئولین کانادا ضمن پیشبینی از رشد فراگیر هوش مصنوعی در دنیا، ضمن انعقاد قرارداد با دانشگاه آلبرتا جهت استخدام ۲۰ نفر از اساتید برجسته هیئت علمی، خواستار انجام تحقیقات گسترده در حوزههای مختلف صنعتی و علمی هوش مصنوعی شدهاند و طبق برنامه دو دهه آینده به قطب هوش مصنوعی آمریکای شمالی تبدیل خواهند شد.
همچنین در استان آلبرتا چندین برابر سرمایهگذاری افراد و سازمانها در ارتباط با طرحهای نوآورانه و پیشرو در اختیار سرمایهگذاران قرار میگیرد در حالیکه صنعتگران ما به دلایل مختلف به علت عدم ثبات شرایط و قوانین نمیتوانند برنامه مشخصی تدوین نمایند. با چنین سیستم بیثباتی درکنار نوسانات شدید نرخ دلار چگونه امکان برنامهریزی یا سرمایهگذاری حتی برای دو ماه آینده برای فعالان صنعتی و اقتصادی میتواند وجود داشته باشد؟
اواسط شهریور ۱۴۰۲ به ایران برگشتم. یکی از دوستان طی تماس تلفنی عنوان کرد «بانک تجارت، کارخانه سبلان پارچه را تملیک کرده و قصد تحول و بهروزرسانی مجموعه را دارد. به دلیل سابقه موفق فعالیت شما در بخش تحقیق و توسعه در این مجموعه، یکی از مصاحبهشوندگان هم شما هستید.» پس از انجام مصاحبه و مقدمات اولیه، راهی اردبیل و شرکت تجارت دوخت برتر سبلان شدم.
*مدیریت این مجموعه را در چه شرایطی تحویل گرفتید و این روزها در چه وضعیتی به سر میبرد؟
تجارت دوخت برتر سبلان(سبلان پارچه سابق) شامل هفت کارخانه تولیدی پوشاک زنجیرهای در سال ۱۳۸۶ راهاندازی شده و دارای زنجیره کامل تبدیل پنبه به منسوجات و پوشاک است که با صرف یک هزار و ۲۰۰ میلیارد ریال با ظرفیت اشتغالزایی برای حدود پنج هزار نفر راهاندازی شد، اما فقدان مدیریت منسجم و بیثباتی در این حوزه آثار مخربی را بر این واحد عظیم تولیدی نساجی به همراه داشت و سالهای اخیر سازمان ورشکستگی، این کارخانه را به چند گروه اجاره داده بود و شاهد به همریختگی مدیریتی در این مجموعه بودیم که در نهایت از مهرماه ۱۴۰۲ این کارخانه با حمایت بانک تجارت و در قالب شرکت تجارت دوخت برتر سبلان فعالیت مجدد خود را آغاز کرد.
با توجه به این تأخیر پرداخت حق بیمه و حقوق کارگران، درصدد برآمدیم تا طی ۶ ماه معوقات کارگری را بپردازیم و از نیروهای انسانی بهعنوان ارزشمندترین سرمایه خط تولید، حمایت نماییم. خوشبختانه با همکاری بانک تجارت بدهیهای سنگین گذشته پرداخت شد و در حال حاضر بیش از ۹۰۰ نفر مشغول فعالیت در کارخانه هستند که علیرغم بحرانهای مختلف، حقوق و بیمه آنها در موعد مقرر پرداخت شده است.
در حال حاضر مجموعه تجارت دوخت برتر سبلان دارای بخشهای ریسندگی، بافندگی، مقدمات و ایندیگو(تولید جین)، گردبافی، کشوبافی، چاپ، رنگرزی و تکمیل پارچههای گردباف و تختباف، تولید پوشاک، دستگاه چاپ روی تیشرت و گلدوزی است.
ظرفیت اسمی بخش ریسندگی کارخانه ما(تجارت دوخت برتر سبلان) روزانه ۱۱ تن و ظرفیت بافندگی نزدیک به ۲۳ هزار متر مربع پارچه است؛ در قسمت بافندگی رکورد تولید تمام ادوار این کارخانجات را زدهایم، در سالن کشوبافی پارچههای سه جزیی تولید میشود که شانس صادراتی بالایی دارند، محصول جدید جین کارخانجات بعد از دوخت و سنگشور مورد توجه تجار و برندهای ترکیه قرار گرفته، در سالن چاپ، رنگرزی و تکمیل، کالاهای هیبریدی به صنعت کشور عرضه خواهد شد که میتوانند شناسنامه صنعت نساجی کشور باشند، در سالن بزرگ پوشاک، البسه مد روز و کاملا رقابتی در حال تولید است که به جرات میتوان گفت توان طراحی، نمونهدوزی، برش، دوخت و بستهبندی در کشور کمنظیر است.
*یکی از معضلات امروز کارخانههای رنگرزی، چاپ و تکمیل نساجی، مربوط به پساب ضایعات شیمیایی و تصفیه آنهاست. در کارخانه تجارت دوخت برتر سبلان که مدیر ارشد آن دانشگاهی است و نگاهی توسعهای و نوآورانه به تولید دارد؛ چه تدابیری برای تصفیه این مواد اخذ شده است؟
بهینهسازی باید در خط تولید انجام شود و به سمت استفاده از سیستمهایی حرکت کنیم که نیاز کمتری به آب دارند. بهعنوان یک فعال دانشگاهی به دنبال بازچرخانی پساب کارخانه و استفاده مجدد از آب در برخی از فرآیندهای تولید هستم.
در این زمینه سه فاز مهم و اصلی بهینهسازی تصفیهخانه شرکت مدنظر قراردارد که در فاز اول با هدف کاهش آب مصرفی، خروجی تصفیهخانه شرکت به حوضچههای شهرک صنعتی ۲ اردبیل در کمترین زمان ممکن اجرایی و عملیاتی شده و این هدف با همکاری واحد فنی شرکت محقق شده که حداقل ۴۰ درصد از آب مورد استفاده در دستگاههای سالن رنگرزی و مقدمات و ایندیگو به استخر آب نرم برگردانده شود که این کاهش حجم خروجی با استناد به نظرات کارشناسان، زمینه رضایتمندی و ارتقای بهرهوری تصفیهخانه را به دنبال داشته و نشان از تلاشهای قابل توجه در این زمینه است.
در این راستا با تعبیه کنتورهای مجزا برای سالنهای رنگرزی و ایندیگو میزان حجم خروجی پساب برای ارسال به شهرکهای صنعتی مشخص و به صورت روزانه در گزارش کار درج میشود که در فاز دوم تصفیه پساب با بهرهگیری از متخصصین مجرب و دانش روز دنیا با تلاشهای شبانهروزی پرسنل فهیم شرکت و با درآمد خود شرکت و با استفاده از مواد شیمیایی سبز و ارزیابی چندین روش ترکیبی عملی شده است. رصد دقیق و آزمایش مستمر پساب خروجی در مجموع دال بر موفقیت روش جدید شرکت در تصفیه پساب بسیار پیچیده و خاص صنایع نساجی میباشد که در نظر داریم که در آینده بهنحو مقتضی این دانش و تجربه را به دیگر شرکتها منتقل کنیم.
نتایج آنالیزهای انجام شده توسط آزمایشگاههای معتبر که فاکتورهای فیزیکی – شیمیایی را اندازهگیری کردهاند به وضوح مشخص میسازند که BOD, COD, TSS,PH و … در محدوده مجاز بوده و این واحد را میتوان به عنوان تولیدکننده دوستدار محیط زیست معرفی کرد.
در فاز سوم بازچرخانی و استفاده مجدد از پساب تصفیهخانه انجام خواهد شد؛ بنابراین اقدامات ملموسی انجام یافته تا سیستمی برای تصفیه پساب شرکت متناسب با نیازهای حال حاضر و آینده طراحی و اجرا شود که علاوه بر کاهش مصرف آب تازه، امکان بازچرخانی و استفاده از پساب میسر گردد.
*به روند تولید پوشاک در مجموعه اشاره نمایید. نوع محصولات آن چیست و آیا به صورت کارمزدی انجام میشوند یا برند خاصی برای آن تعریف شده است؟
از تولیدات تجارت دوخت سبلان، میتوان به انواع تیشرت، لباس کار معمولی و لباس کارهای محافظ، پلیور، شلوار و پوشاک ظریف و ضخیم زنانه، مردانه و بچهگانه، البسه جین، پیراهن، تریکو و انواع لباسهای نخی اشاره کرد. در حال حاضر ۶۰ درصد بازار پوشاک کشور به البسه زنانه، ۳۰ درصد به البسه بچهگانه و ۱۰ درصد به البسه مردانه اختصاص دارد؛ به همین دلیل ما تمرکز اصلی خود را بر تولید پوشاک زنانه معطوف کرده و ۷۰ درصد تولید پوشاک ما به صورت کارمزدی انجام میشود.
این در حالی است که در راستای تحقق ایجاد برندسازی مسیری در ذهن مصرفکنندگان از تولیدات خودمان شکل خواهد گرفت که برایشان تداعیگر کیفیت و تنوع محصولات شرکت تجارت دوخت برتر سبلان میباشد، همانطور که پدران ما به محض شنیدن نام نساجی مازندران یا نساجی بروجرد خاطرات ماندگار و خوبی را به یاد میآورند.
خوشبختانه در سایه تلاشهای به عمل آمده این روند در کارخانه ما شکل گرفته که انتظار میرود خروجی آن یک برند شناخته شده باشد تا طی سالیان آینده به وفاداری مشتریان(Customer Loyalty) دست یابیم.
در همین راستا پارچه جین را تحت عنوان «آرازجین» و پوشاک را با نام «آرازتکس» در بازار عرضه خواهیم کرد که نوآوری و کیفیت برتر و قابلیتهای به وجود آمده در محصولات ما، وجه تمایز تولیدات خواهد بود که بازارهای جدیدی برای عرضه محصولات به وجود میآورد.
فعلاً ۳۰ درصد از پوشاک تولیدی ما در فروشگاه داخل کارخانه عرضه میشوند و امیدواریم پس از رسیدن به ثبات بیشتر، شعبات فروشگاه را در سطح کشور افزایش دهیم تا اقشار مختلف جامعه بتوانند از محصولات آرازتکس استفاده کنند. خوشبختانه کیفیت تولید و تکمیل پارچه و دوخت ما به سطحی رسیده که استانداردهای صادراتی را کسب کرده و به زودی خط صادراتی ما به مهمترین قسمت کارخانجات تبدیل خواهد شد.
*بسیاری از مدیران واحدهای تولیدی، کمبود نیروی انسانی را یکی از چالشهای فعلی صنایع نساجی و پوشاک کشور میدانند و معتقدند نسل جوان، انگیزه و اشتیاقی برای فعالیت در فضای صنعت ندارد و بیشتر ترجیح میدهد پشت میزنشین و حقوقبگیر باشد دیدگاه شما در این مورد چیست؟
اصلاً اینطور نیست! جوانان امروز از نسل ما بسیار بهترند. نسل تغییر کرده و اگر بهعنوان یک مدیر قادر به تشخیص و درک این تغییر نیستم، مشکل جوانان نیست. در گذشته ارسال یک نامه ساده و دریافت پاسخ آن، یک ماه طول میکشید اما امروز از طریق ایمیل و دهها وسیله ارتباطی مدرن دیگر با جوانان آن سوی مرزها ارتباط برقرار میکنند. جوانان ما مدرن و به روز هستند و باید همگام با آنان پیش برویم.
خوشبختانه مردم خونگرم و صمیمی استان اردبیل بسیار کاری و سختکوش هستند و از بابت نیروی کار، آنچنان مشکلی نداریم که در صورت تامین سرمایه در گردش لازم نیز تنها با دو شیفت کردن سالن پوشاک، ۳۰۰ خانواده دیگر نیز مستقیما از مواهب اشتغال بهرهمند خواهد شد.
من برآمده از دانشگاه و معتقد به آموزش مستمر هستم؛ لذا دورههای آموزشی تخصصی تولید پوشاک، دوخت، برش و… را برگزار میکنیم و از میان جوانان شرکتکننده، نفرات برتر به استخدام کارخانه در میآیند. به امید خداوند در آینده، مزایایی به نیروهای انسانی(به ویژه جوانان) تعلق خواهد گرفت که به دنبال کار در این مجموعه باشند و فعالیت در شرکت تجارت دوخت برتر سبلان را افتخار زندگی حرفهای خود بدانند.
*و برنامه برای صادرات؟
سفارشی در بخش جین برای یک مشتری از ترکیه تولید کردهایم و امیدوارم در صورت توافق طرفین به انعقاد قرارداد صادراتی منجر شود؛ همچنین سفارش دیگر متعلق به تاجری در روسیه و مربوط به تولید ژاکت است که امیدوارم آن نیز به ثمر برسد.
در همین راستا شرکت تجارت دوخت برتر سبلان با تمام توان و قوا، قدم در تحقق توسعه پایدار گذاشته و هماکنون دوخت بیش از ۶۰ مدل البسه در واحد نمونهدوزی برای رویداد پاییزه در هتل اسپیناس تهران و تولید پوشاک برای صادرات را آغاز نموده است.
با تلاش مدیران و طی برگزاری جلسات مختلف برای جلب سرمایهگذاران و نیز نشان دادن توان لازم در این زمینه، واحد نمونهدوزی برای این رویداد مهم تجهیز گردیده و امید میرود این آغاز فازی مستمر برای استمرار برنامههای صادراتی به اروپا باشد.
*تولید دشوارتر است یا تحصیل در دانشگاه؟
سوال سختی است! در شرایط فعلی کشور، بیشک تولید یکی از سختترین کارهاست. کسی که یک واحد تولیدی راهاندازی میکند با سازمانهای متعدد دولتی اعم از دارایی، محیطزیست، تأمین اجتماعی، اداره صنایع و … روبهرو میشود و آنقدر درگیر رفع مشکلات جانبی و مسائل حاشیهای میشود که کمتر مجالی برای پرداختن به نوآوری و توسعه پیدا میکند و به جرات میتوان گفت که صنعتگران و تولیدکنندگان از مظلومترین قشر جامعه هستند که بار سنگینی را به دوش میکشند.
*آیا مشکلات جانبی تولید برایتان به اندازهای سخت بوده که از ورود به عرصه تولید پشیمان شوید؟
خیر؛ به تولید علاقه بسیاری دارم. تبدیل مواد اولیه به محصولات نوآورانه و ریسکهای آن استرسهای فراوانی دارد که لذت این استرس را با هیچ چیز دیگر عوض نمیکنم.
*حسن ختام این مصاحبه
بیصبرانه منتظر فرصتی هستم تا در کنار جوانان خط تولید به تولید منسوجات کاربردی بپردازیم، محصولاتی که ارزش دانش فنی آنها بسیار بیشتر از مواد اولیه باشد.
در پایان یادآور میشوم که جوانان ما بسیار توانمند و باهوش بوده و به اطلاعات روز دسترسی کامل دارند، آنان میتوانند آینده را ببینند و اگر جهت حرکت بازار را به درستی تشخیص دهند به مراتب اثرگذارتر از نسلهای قبلی خود خواهند بود.
این نسل بسیار قابل احترام و در عین حال تاریخساز است، اگر خواهان امنیت، توسعه و رشد صنعتی در کشور هستیم باید اشتغال و تولید ملی تقویت شود؛ حال به ضرص قاطع میتوان گفت که ایران براساس اسناد سازمان جهانی تجارت میتواند به یکی از قطبهای جهانی تولید پوشاک تبدیل شود.
انتهای پیام/